بدترین اخلاق من اعتقاد وحشتناکم به قانون مرگ ناگهانی در روابط با آدمهای نزدیکه. آدمها دیر از چشمم میفتن، ولی وقتی از دلم میرن دیگه انگار وجود خارجی ندارن. خودم رو خیلی میترسونه این اخلاقم، این که میتونم یک نفر رو با چشم سر ببینم حتا باهاش حرف بزنم و لبخند هم بزنم، ولی درون دلم بدونم برای من دیگه وجود خارجی نداره. و نمیتونم شانس دوبارهای به اون و به خودم بدم. کینهای هم به دلم نمیگیرم، فقط یادم میره که روزی برام عزیز بوده...
میدونی چیش خیلی ترسناکه؟ این که همیشه فکر میکنم آدمهای اطرافم هم همین اخلاق رو دارن، و ممکنه از نظر اونها من هم یک مرده متحرک باشم. مثل تاتر "تنها چیز قطعی" که شخصیت اصلیش این ترس رو داشت که بعد از مرگ زنده بشه، ولی بقیه ندونن و دفنش کنن...
بازدید : 279
يکشنبه 24 آبان 1399 زمان : 18:38